گوش کردن بهعنوان یک توانایی اساسی در دریافت و درک پیام مخاطبما کلید مؤثر در ارتباطات بهشمار میرود و از آنجا که هدف غایی یادگیری یک زبان خارجی نیز همین ارتباط است، تحقیقات نشان دادهاند که کسانی که شونده بهتری هستند، از دایره واژگان غنیتری نیز بهرهمند بوده و در ارتباطات کاری و حتی زندگی خود نیز موفقتر عمل میکنند. بنابراین باید به نقش گوشکردن و یا شاید بهتر است بگوییم به نقش مهارت گوشکردن با دید جدیتری نگاه کرد.
در متدهای اولیه آموزش زبان خارجی که در آنها معمولا بر ترجمه تأکید میشد، توانایی گوشکردن به شدت مورد بیمهری و غفلت قرار میگرفت و درحالیکه گوشکردن پایه و زیربنای یک ارتباط است و بدون آن ارتباط مؤثری نیز انجام نخواهد شد. در حالیکه فقط برای اشاره به اهمیت این توانش، کافی است به روند یادگیری زبان در کودکان توجه کنید که به مدت تقریبا دو سال پیاپی گوشمیکند و بعد از کسب و یادگیری الزامات اولیه، شروع به صحبت میکنند. از قرن نوزده میلادی، در متدهای آموزشی کمکم بر مهارت گوشکردن و نقش آن تأکید شد. اما با این حال، در اغلب کلاسهای آموزش زبان، معمولا بهدلیل زمانبر بودن و محسوس نبودن پیشرفت در این مهارت، به اندازه لازم به آن توجه نمیشود. باید در نظر داشتهباشیم که گوش کردن بهخصوص به زبانی غیر از زبان مادریمان توجه مضاعفی میطلبد. زیرا زبانآموز باید از یک طرف، به شناسایی و سپس درک واژگانی که میشوند بپردازد و در این بین کلمات جدید و ناآشنایی هم وجود دارد که برای درک کلی پیام مخاطب باید معنای آنها را حدس بزند، همه این مسائل باعث میشود که زمانی به یک تمرین درک شفاهی اختصاص داده میشود، طولانیتر باشد.
گوشکردن « écouter » برخلاف شنیدن « entendre » که امری فیزیولوژیک بوده و عمده فرایند آن در گوش و بهصورت غیرارادی انجام میشود، فعالیتی ذهنی محسوب میشود. بخش اصلی آن در مغز اتفاق میافتد و تجزیه و تحلیل روی آن اعمال میشود تا پیام مخاطب درک شود. بر همین اساس، گوش کردن را نیز میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
- گوش کردن منفعلانه
- گوشکردن گزینشی
- گوش کردن با دقت
- گوش کردن فعالانه
در مبحث یادگیری زبان گوش کردن با دقت و گوش کردن فعالانه، بهعنوان گوش کردن مؤثر در نظر گرفته میشوند زیرا در این دو نوع حداقل یکی از شرایط لازم برای یادگیری وجود دارد. طبق نظریه دادههای ورودی پروفسور استفان کرشن، در صورتی زبانآموز موفق به یادگیری زبان میشود که:
- درحین گوشکردن به آن، توجه و دقت لازم داشته باشد
- مطالبی که به آن گوشدهد برای وی نسبتا قابل درک باشد و اندکی نیز از سطح کنونی وی بالاتر باشد
برای گوشکردن فعالانه، علاوه بر متمرکز کردن حواستان، باید یک سری استراتژیهای سیستماتیک نیز به کار ببندید تا کیفیت و سرعت یادگیری افزایش پیدا کند.
الف) قبل از گوش کردن به فایل صوتی:
خود را آماده کنید.
با نگاهی به سئوالات مربوط به فایل، یا حتی تصاویر آن سعی کنید ذهنیتی از آنچه که میخواهید گوش کنید بهدست آورید.
یادداشت برداری کنید
به دانستههای قبلیتان در رابطه با آن مطلب فکر کنید
ب) در حین گوشکردن به فایل صوتی:
فقط کلمات کلیدی را بنویسید
از کلمات مخفف استفاده کنید تا باقی مطالب را از دست ندهید.
به عناصر فرازبانی مثل لحن، تن صدا، صدای پسزمینه توجه کنید
سعی کنید درک کلی از آنچه که گوش فرا دادهاید به دست آورید
ج) پس از گوش کردن به فایل صوتی:
سعی کنید با توجه به آنچه که از فایل صوتی متوجه شدهاید، محتوای آن را با زبان و کلمات خودتان بازگویی کنید.
برای یادگیری از طریق گوش کردن فعالیتهای دیگری نیز توصیه میشود:
- هنگامی که اولین بار به مطلبی گوش میدهید، چنانچه متن آن را نیز در اختیار دارید، از نگاه کردن به متن خودداری کنید و سعی کنید مراحل بالا به خصوص ب و ج را چندبار اجرا کنید.
- سپس به متن مراجعه کرده و اینبار در حین گوشکردن، متن را نیز بخوانید.
- کلمات و اصطلاحات جدید را از دیکشنری پیدا کنید و نکات گرامری مهم را مرور کنید.
- متن را همراه با خواننده تکرار کنید. (این تمرین، میتواند چالش لذتبخشی باشد، من شخصا، گاهی بارها و بارها این کار را انجام میدهم تا زمانیکه دقیقا بتوانم آن را همزمان با خواننده شروع و به پایان برسانم. این تکنیک، بهخاطر آنکه حواس مختلف در آن درگیر میشود، تأثیر ناخودآگاه بیشتری در یادگیری مطالب جدید نیز دارد.
- سعی کنید موقعیت مشابه دیگری را با استفاده از واژگان و دستور زبانی که مشاهده کردهاید، بازسازی کنید.
تحقیق و نگارش: هاجر حسینی
امیدوارم که این مطالب برای شما مفید باشند، در صورتی که پیشنهاد یا نقدی داشتید، حتما با ما در میان بگذارید.